تخته سیاه: آنالیز تاکتیکی بازی برگشت الکلاسیکو رئال مادرید و بارسلونا
در مهم ترین الکلاسیکوی چند سال اخیر، رئال مادرید 2 بر صفر بارسلونا را سانتیاگو برنابئو شکست داد. قبل از این دیدار آخرین برد رئال در الکلاسیکوی خانگی سال 2014 و همچنین آخرین برد الکلاسیکویی در رقابتهای لالیگا سال 2016بود.
بعد از این باخت، بارسلونا با یک امتیاز کمتر در تعقیب رقیب سنتی خود است و 12 بازی دیگر تا پایان فصل در انتظار آنها است.
بعد از یک بازی پایاپای در نیمه اول، رئال مادرید در نیمه دوم خطرناکتر ظاهر شد و با فشار بیشتری بازی را شروع کرد. وینیسیوس جونیور کسی بود که با تلاش خود و همچنین تحت تاثیرانحراف توپ توسط پای جرارد پیکه راه دروازه رئال را باز کرد و باعث جلو افتادن مادریدی ها شد. او توانست با این گل رکورد جوانترین گلزن غیراروپایی در الکلاسیکو را از مسی، بازیکن بارسلونا، بگیرد و از آن خود کند. ماریانو دیاز دقایقی بعد به عنوان تعویض دیرهنگام برای کاهش فشار بارسا بر روی هم تیمی هایش به زمین آمد و کار بارسا را تمام کرد. او برتری تیم رئال مادرید را دو برابر کرد آن هم تنها فقط 52 ثانیه بعد از اولین بازی خود در لالیگای این فصل.
این مقاله تحلیلی، تاکتیک های استفاده شده توسط زین الدین زیدان برای مقابله با کیکه ستین را بررسی می کند و همچنین به تجزیه و تحلیل بازی می پردازد.
چیدمان:
زیدان، هواداران را با انتخاب مارسلو بجای فرلاند مندی به عنوان دفاع چپ غافلگیر کرد. به غیر از این، تونی کروس به ترکیب برگشت و مودریچ نیمکت نشین شد. ایسکو نیز در فاز هجومی در کنار کریم بنزما و وینیسیوس به میدان رفت. ماریانو دیاز توانست لوکا یوویچ را برای حضور در لیست 18 نفره شکست دهد.
ستین، سرمربی بارسلونا، با دوراهی این که چه کسی را به عنوان مهاجم های تیم انتخاب کند، روبرو شد. او آرتورو ویدال را بالاتر از خرید اخیر خود، مارتین بریثویت، انتخاب کرد. جوردی آلبا هم بعد از سپری کردن دوران مصدومیت خود به ترکیب برگشت در صورتیکه جونیور فیرپو بازیکنی بود که میتوانست جای خود]آلبا[ را به او در فاز دفاعی به او بدهد.
تاکتیک دفاعی رئال مادرید:
جذابترین بخش درباره این رویارویی، تاکتیک های پرسینگ به کار گرفته شده بود. در واقع رئال مادرید یک برنامه پرسینگ از بالا را در دستور کار قرار داده بود و تلاش کرد که در کل دقایق بازی آن را حفظ کند. بازیکنان در مقابل بارسلونا دقیقا همان دستور را انجام دادند و نتایج درخشانی برای زیدان به ارمغان آوردند. این کار مخصوصا در نیمه دوم مشهود بود چرا که رئال مادرید اجازه داشتن فرصت کافی برای بازیسازی و در دست گرفتن مالکیت توپ به مانند نیمه اول را به بارسلونا نداد. در حالیکه رئال در نیمه اول به طور میانگین تا 51.3 متر از طول زمین را اشغال می کرد، آنها در نیمه دوم تا 57.4 متر از زمین را پوشش می دادند و پرس می کردند و پرسشان را با پر کردن فضای زمین بیشتر کردند. تا حدی که بارسلونا فقط اجازه 7.3 پاس درهر دور مالکیتئ توپ را داشت اما این آمار در نیمه اول 31.2 بود.
همه چیز با استفاده از دقت برای قطع توپ شروع شد. رئال مادرید رویکرد یارگیری نفر به نفر را به کار بست تا فشار را بر خط هافبک و خط دفاع بارسلونا افزایش دهد. همچنین استفاده از بنزما برای تحت فشار قرار دادن مارک آندره ترشتگن برای پاس های بلند او در دستور کار بود. این کار به رئال مادرید کمک می کرد تا بارسلونا را درنیمه زمین خود محاصره کند تا آنها قبل از اینکه بتوانند حمله ای را تدارک ببیند، مجبور به اشتباه شوند. نتیجه این تسلط رئال مادرید بر بازی بود که به آنها کمک می کرد تا نقشه خود را پیاده کند و در نهایت باعث برتری شد.
این کار نیز به آنها کمک می کرد تا فضای بین بازیکنان بارسلونا را باز کنند. بازیکنان بارسلونا مجبور به حرکت در عرض شوند در صورتی که معمولا به مرکز وابسته بودند. این عمل قابل پیش بینی بود و به راحتی باعث گرفتن توپ می شد. با کاسمیرو، کروس و فده والورده برتری به خط هافبک رئال آمد و باعث از بین بردن مالکیت حریف شد. درحالی که آرتور ملو و فرنکی دی یانگ معمولا در مقابل پرس مقاوم هستند، آنها سعی کردند استقامت خط هافبک را بالا ببرند و فشار را زیاد کنند. به همان اندازه که آنها تلاش می کردند تا موقعیت خود را حفظ کنند، با پرسینگ شدید رئال، شدت آن به تدریج کم شد تا جاییکه در کل نیمه دوم بازی آنها در بازی محو شدند.
نقش وینیسیوس:
فراتر از گلی که به ظاهر ساده، هرچند با انحرافی از روی خوش شانسی، به ثمر رسید تا بن بست بازی شکسته شود، وینیسیوس بازیکنی بود که نقش مهمی را، با آمار 12 دریبل موفق و 10 نفوذ، در سیستم تاکتیکی زیدان بازی کرد. او یکی از معدود بازیکنانی بود که از تقابل با مدافعان بارسلونا خوشحال بود. این چنین انرژی برای تقویت روحیه بعد از شکست در مقابل منچسترسیتی به طور ویژه ای مهم بود و همچنین باعث افزایش حرکت تیم می شد. به طوریکه بازیکنان به خودشان بیشتر از بارسایی ها، که بخاطر سرعت وینیسیوس شوکه شده بودند، باور داشتند.
همچنین نقش او به دلیل اینکه چند بازیکن بارسلونا را به خود مشغول می کرد مهم بود. ویدال و سرخیو بوسکتس اغلب با یکدیگر همکاری میکردند تا بتوانند کمک بیشتری به سمدو کنند و مانع پیشروی وینیسیوس، و پیدا کردن راهی به دروازه، شوند. از طرفی با پرت کردن حواس پیکه و چهار بازیکن که تمرکزشان بر روی او]وینیسیوس[ بود، فضاها را برای حمله هم تیمی های خود، همانطور که در عکس دیده میشود، باز کرد. منظور این است که با اینکه ارسال های وینیسیوس ضعیف بودند و فقط 2 مورد از 6 مورد اقدام او به سانتر به مقصد رسید اما فرصت ها و فضاهای خالی زیادی را برای کسانی مانند بنزما فراهم می کرد.
حرکت دیگری که تاثیر مهمی بر دفاع داشت این بود که بارسلونا با عقب کشاندن ویدال و مجبور کردن سمدو به حرکت در عمق، سعی داشت روی آسیپ پذیری مارسلو در دفاع سرمایه گذاری کند تا آنها در عمق موقعیت سازی کنند اما آنها نمی توانستند فضا خالی ایجاد شده را در زمان ضد حمله حریف پر کنند چرا که او پشت سر بازیکنان تیم مقابل بود. با این حال او]سمدو[ اغلب به عقب برنمی گشت و فقط هشت دوئل دفاعی داشت. او از جلو دفاع میکرد به طوری که 5 مورد از 6 مورد تلاش او برای بازپس گیری توپ درنیمه حریف بود.
تاکتیک هجومی بارسلونا:
یکی از تصمیمهای مهم ستین قبل بازی، انتخاب بین بریثویت یا ویدال برای بازی با سه مهاجم بود. با این حال هافبک شیلیایی کیکه را مجبور به انتخاب او کرد. هرچند که در نتیجه فاز حمله بارسا آرام و مبهم بود چون که در کمک به تیم برای بازیسازی شکست میخورد و انتقال توپ به آرامی صورت می گرفت. طبیعتا باعث افت زیاد ویدال شد چرا که با دستور کاری که داشت تا به سمدو کمک کند و مانع حمله های وینیسیوس شود.
از طرف دیگر وظیفه قابل توجهی به عهده گریزمان بود چون مسی نقش یک بازیساز را ایفا می کرد.
گریزمان از ایفای نقش یک بازیکن حرفه ای و فرصت طلب در بارسلونا فاصله داشت. وظیفه ای که به او عنوان بازیکن تمام کننده سپرده شده بود، فقط فرار در عمق در زمان مورد نیاز بود. اما حرکت او بجای نفوذ، آرام و عرضی بود. با وجود دریافت پاس های بیشتر از هر بازی قبلی در لالیگا، از زمان شروع به کار ستین در مقابل گرانادا، او در تبدیل کردن بیشتر پاس ها به گل ناموفق بوده و معمولا خیلی آرام و به دور از جنگندگی در خط حمله بوده است. با چنین حرکات عرضی، خط هافبک مجبور به عقب نشینی می شود و بجای حرکت به سمت طرفین به بن بستی میخوردند که آنها را از حمله ناامید می کرد.
با ورود بریثویت، تاکتیک هجومی فورا تغییر کرد. تقریبا بلافاصله بعد از آمدن به زمین برای بازی کردن، بریثویت حرکات خود را برمبنای شکاف های بین دفاع آخر و دفاع مرکزی و تمرکز بر روی مارسلو تنظیم کرد. این عمل باعث ایجاد فرصت هایی برای سمدو و خط هافبک می شد. چنین نفوذی دقیقا همان چیزی بود که بارسلونا کاملا از دست داده بود و درنهایت بریثویت آنرا به تاکتیک برگرداند اگرچه خیلی دیر شده بود.
محو شدن مسی:
یکی از عمده ترین نکاتی که بعد از بازی به آن پرداخته شد تاکتیکی بود که توسط رئال مادرید، مسی خنثی شده بود. این اولین بار بود که او در سال 2020 آمار پایینتری را در تمام بازی با نسبت لمس توپ 0.26 در برابر لوس بلانکوس ثبت کرده است. او در اقدام به سانتر ناموفق بود و بیش از 20 درصد از میانگین پاس صحیح فصل او در این بازی کاسته شد. در یک نمایش بی نقص، مسی نه تنها تاثیری بر توپ نگذاشت بلکه تلاش برای گرفتن توپ از او توسط بازیکنان آمار او را تحت تاثیر قرار داد به طوری که او فقط یک شوت در مقایسه با میانگین 2.29 در هر بازی داشت.
همانگونه که در عکس بالا میبینید، اشتباه بزرگ مسی، حرکت بیش از حد او در عمق بود. به عنوان مثال در عکس بالا، بارسلونا به دنبال یک ضدحمله سریع از طریق آرتور در خط هافبک است که بوسکتس آنرا پایه گذاری کرده است. چون او جابجا شده بود، فقط ثابت ماندن دی یانگ و دو نفر جلویی یعنی ویدال و گریزمان و اورلپ کردن سمدو راهکار لازم بود. چالشی که با آن روبرو بودند این بود که سمدو توپ را به آرتور بازگرداند، او به دنبال مسی باشد تا از شکاف بین هافبک و حمله توپ را به مسی واگذار کند اما تنها راهی که آرتور پیدا کرد فاصله 27 متری از نیمه زمین در پشت او، مسی، بود.
چنین حرکات به هم ریخته توپ نشان دهنده تلاشهایی است که مسی در هفته های اخیر و همچنین الکلاسیکو با آن روبرو بود.
علاوه بر این، بررسی نقشی که هافبک رئال مادرید دارد هم حائز اهمیت است. وقتی مسی برای پیشروی حرکت میکرد تا موقعیت سازی کند، کاسمیروهمیشه پا به پای او بود. درواقع، فقط سه از 10 لمس توپ او برای رسیدن به محوطه موفق بود. با پرس و چالش پیش رو از طرف کاسمیرو در مرکز زمین، حرکات عرضی و عمقی مسی تحت فشار از بازی حذف شد. به طوری که رئال مادرید کاری کرد که مسی در بخشی بازی کند که آنها می خواهند. مسی نیز سعی میکرد تا خود را از این محاصره آزاد کند.
جمع بندی:
بعد از نیمه اول نزدیکی که بارسلونا برتری خود را به رخ رئال مادرید کشید. به نظر می رسید آنها پای خود را از روی پدال برداشته اند درست زمانی که رئال مادرید پدال را فشار داده است. در نیمه دوم، فاصله بین دو تیم زیاد شد. بالا آمدن و پرس رئال مادرید، بارسلونا را از تسلط بر بازی در نیمه دوم مانند آنچه در نیمه اول انجام دادند، محروم کرد.
آنها حرکت خود را از کنار طراحی کردند و همچنان به تهدیدهای هجومی خود ادامه دادند. از طریق وینیسیوس و با سبک بازی مستقیم، عمودی و خطرناک خود ساختار دفاعی بارسلونا را به هم زدند.
رئال مادرید با یک امتیاز بیشتر برای رسیدن به عنوان قهرمانی لالیگا پیشتاز است. می داند که اگر بتوانند نقاط قوت اصلی این عملکرد را به طور مداوم حفظ کنند، می توانند با موفقیت به راه خود ادامه دهند.