| | | | | |

جنون برای فوتبال، فوتبال برای چه؟

به راستی ما را چه شده است؟ بگذارید قبل از اینکه سوال را تشریح کنم یا اینکه جواب آن را بدهم به کمی قبل برگردیم.

به زمانی که قلب تپنده میلیون ها عاشق شروع به تپیدن کرد. جایی که اولین چمن های مستطیل سبز کاشته می شد.

در نوشته های ویلیام فیتزاستیفن (۱۱۸۳-۱۱۷۴) آمده:

“پس از صرف ناهار تمام جوانان شهر به دشت‌های اطراف می‌روند تا با توپ بازی کنند. دانش آموزان هر مدرسه توپ خود را دارند؛ کارگران اصناف شهر نیز توپ‌های خودشان را بهمراه دارند. بزرگ‌ترهای شهر، پدران و ثروتمندان سوار بر اسب وارد شده تا مسابقه جوانترها را دیده و خاطرات جوانی خود را زنده کنند: شما می‌توانید شاهد انگیزش احساسات درونی آن‌ها در هنگام دیدن بازی و غرق در شادی شدنشان فارغ از دغدغه‌های بزرگسالی باشید”

همانگونه که می بینید و البته می دانید، این بازی همانند تمامی بازی های دیگر برای سرگرمی بوده است. برای فراموش کردن دغدغه های روزمره، برای رفع خستگی های هفته کاری سنگین، برای خوشحالی، شادی ، لذت …

فوتبال نیز به مانند بازی های کامپیوتری، فیلم و سریال ها برای پرکردن اوقات فراغت انسان ها ایجاد شده و رشد کرده است.

حال بیاید روی دیگر سکه سبز را مرور کنیم. خبرهای زشت و زننده ای که این روزها که از گوشه و کنار به گوش می رسد.

از فحاشی های هواداران به یکدیگر گرفته تا شعارهای نژادپرستانه به حریفان و البته تازگی به خودی ها.

از گفته های مهندسی لیگ داخلی تا پچ پچ های که خبر از لابی آنیلی برای عقب انداختن لیگ دارند.

از جنجال های سیاسی الکلاسیکو تا سر خوک برای فیگو، از توهین های بی شرمانه به مسی یا زیر سوال بردن موفقیت های رونالدو.

به راستی ما را چه شده است؟ فوتبالی که قرار بود ما را به رویا ببرد حال ما را غرق در جهنم نفرت کرده است.

چگونه تراژدی که قرار بود ذهن ما را از تمامی مسائل روزمره خالی کرده و رنگی باشد برای لحظات خالی اوقاتمان، این گونه ما را سرشار از نفرت کرده است؟ چگونه از رویای قله های مستطیل سبز به اعماق دره های بی رنگی رسیده ایم؟

دنیای ورزشی که قرار بود جایی برای قله های رفیعِ رویای کودکانه ما باشد، جایی که سوپراستار تیم می شدیم و گل قهرمانی را می زدیم و شادی بعد از گل می کردیم، حال تبدیل شده به دژ نفرت و دشمنی، جایی که شکست رقیب مهم تر از برد خودمان است.

بله، مستطیل سبزی که قرار بود فراموشی دنیا،کار و قسط و شکست عشقی و سیاست و … را از خاطرمان بیرون کند تبدیل به دایره ای سیاه رنگ شده است.

توهین نژادپرستانه هوادارن رقیب به کولیبالی

بیاید در کنار هم به یاد آریم که چرا عاشق این فوتبال لعنتی شده ایم. بیاید فراموش نکنیم که عشق به فوتبال بالاتر از تمامی نفرت های رقیبان مان ارزش دارد. بیاید به جای سقوط به دروازه های خشم و نفرت از رقیب، دوباره به سوی رویای فوتبالی تیم محبوب مان پرواز کنیم…

بیاید دوباره در کنار هم دانه دانه چمن های سبز تیم محبوب مان شویم، یک صدا نامش را فریاد بزنیم و بی آنکه بدانیم رقیب مان کیست و از کجا آمده و چه رنگی است، تنها یک نام را فریاد بزنیم …

برای پرواز، پر باشیم برای تیم مان، نه تیری به سود رقیبان …

و اما موضوعی که باعث شد زخم چندساله ام را بگشایم.کووید-19

در حالی که همنچنان جهان در بهت و حیرت اپیدمی کوروناویروس به سر می برد و او نیز بی رحمانه می تازد، در حالی که دنیا و البته از همه مهم بیشتر، کشور ما در حال گذراندن دوران سختیست، هیچ حرفی جز سلامتی قابل شنیدن نیست.

نه خبر ضرر چندین میلیونی سرزمین چکمه باید مهم باشد، نه خبر امکان جام نبردن لیور و کلوپ شگفت انگیز. نه ورزشگاه های سرد و بی روح خالی از تماشاگر و نه تعویق افتادن یورو و یا حتی المپیک.

بیاید در کنار هم بیاد آوریم سلامتی انسان ها باید مرجع تمامیت فکر و ذهنمان باشد. به یاد بیاوریم فوتبال یا سایر ورزش ها تنها برای سرگرم کردن ما در این دنیای فانی است.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید