داستان مردی که بایرن مونیخ را ساخت و به یک ابرقدرت جهانی تبدیل کرد – قسمت دوم

فوتبال724– قسمت اول داستان مردی که بایرن مونیخ ساخت و به یک ابرقدرت جهانی تبدیل کرد در روزهای گذشته منتشر شد. این بخش دوم این مقاله پیرامون جایگاه امروز بایرن و ارزش های آن و تلاش و لطف اولی هوینس است.

بکن‌باوئر: «می‌توانیم خودمان را خوشبخت بدانیم که او را داریم»

در راه رسیدن به قله

کارل ‌هانس ‌رومنیگه روایتی از چگونگی آموزش و اجرای مدیریت هوینس در بایرن‌مونیخ می‌گوید.

او توضیح داد که همراه هوینس و بکن باوئر به نقاط مختلف جهان سفر کردند تا بایرن را به یک باشگاه اروپایی پیشرو تبدیل کنند، از جمله سفرهایی به منچستر برای یادگیری نحوه جذب حامی مالی و آمستردام برای نگاهی به آکادمی مشهور آژاکس.

کار مداوم او در پشت صحنه به موفقیت در زمین و محبوبیت چشمگیر بایرن منجر شد. به حدی که در هزاره دوم، این باشگاه تصمیم گرفت که به یک خانه بزرگتر و مدرن تر از المپیاد استادیون نقل مکان کند.

هوینس یکی از طرفداران و عامل اصلی ساخت آلیانز آرنا بود، که بین سالهای 2002 تا 2005 ساخته شده است. هزینه این استادیوم پیشرفته بالغ بر 340 میلیون یورو بود و پیش بینی می شد تا سال 2028 پرداخت آن طول بکشد، با این حال هوینس به قدری در وضعیت اقتصادی بایرن و نحوه مدیریت اقتصادی آن تاثیر‌ گذار‌بود، که بایرن توانستند وام را در فوریه 2014 تسویه کند! برای درک بهتر این موضوع شما میتوانید به ورزشگاه امارات و نحوه ساخت آن دقت کنید و فشاری ‌که بر تیم آرسنال وارد کرده است.

 

اقتدار مطلق ولی بدون تکبر

دوران ریاست بر کل تیم

در حدود زمان ساخت و ساز، هوینس به سطح هیئت مدیره و هسته مرکزی رسید، اگرچه مقام خود را به عنوان مدیر داخلی نیز حفظ کرد. او به عنوان نایب رئیس باشگاه، نظارت بر بخش بازی، تیم های پایه، حامیان مالی، مجوزها و نظارت بر سهم باشگاه در شرکتی که سهیم در آلیانز آرنا بود را برعهده داشت.

او هر دو سمت را تا نوامبر 2009 نگه داشت تا هنگامی که به عنوان رئیس بایرن مونیخ انتخاب شد، این پایانی بر ۳ دهه مدیریت داخلی هوینس در بایرن و شروع ریاست این اسطوره بود. او با ۹۹.۳ آرا به عنوان رئیس بایرن‌مونیخ انتخاب شده بود.

با وجود صعود او به بالاترین قسمت مدیریتی بایرن، رومنیگه معتقد است که هوینس همان فرد قدیم است. او گفت:

او همیشه دوست تیم بود، حتی به عنوان سرمربی جوان، و این تغییر نکرده است. وی بیش از 40 سال بزرگترین هوادار بایرن بوده است.

این عشق او به باشگاه است که سالهاست علاقه هوینس به بایرن را همچنان گرم نگه‌ داشته است. او با انتقادات خود بارها و بارها از نزدیك طوفان در تیم عبور كرده است، اما این رویكرد پرشور او نیز مورد اعتراض قرار گرفته، از جمله زمانی كه وی خود را هدف قرار می دهد تا تیم خود و مربیان را در امان نگه ‌دارد.

گونتر نتسر، هم تیمی سابق هوینس در آلمان غربی و حریف او در بوروسیا مونشن ‌گلادباخ می‌گوید:

او از ابتدا مانند دشمن بود و او اهمیتی به دیدگاه دیگران نمی داد. او به شهرت کمتر از باشگاه بایرن اهمیت می‌داد. او برای باشگاه خود می جنگد و زمانی که حرف بایرن در میان بود خطرناک می‌شد. در نظر من او یک اسطوره واقعی است.

سختگیر اما یک استاد مهربان

رئیس هیئت نظارت شالکه کلمنتس تونیس، او را شدیدا ستایش می‌کند:

او طی چندین دهه تمام صفات بایرن را مجسم کرده و برای پیشرفت مستمر این باشگاه در سطح جهانی فوتبال تلاش بسیاری کرده است.

هوینس هر چند منابع مالی  را سخت و طاقت فرسا بدست می‌آورده ولی همیشه مایل به کمک به دیگران بوده است. او به باشگاه‌های رقیب و حتی به بازیکنان تیمهای دیگر، مانند سباستین دایسلر یا برنو، برای موارد افسردگی کمک کرده است.

او درآمد ناشی از بازی در سال 2003 را برای کمک به باشگاه های نیازمند از جمله هانزاروستوک و کایزرسلاترن اختصاص داده بود.

هوینس همچنین برای کمک به رقبا مثل مونیخ 1860 و رقیب دهه اخیر بوروسیا دورتموند وام‌هایی را ترتیب داده بود.

اگر به داخل باشگاه بنگریم، هوینس در کنار افسانه‌هایی همچون کرت لانداور، ویلهلم نودکر و قیصر فوتبال آلمان، بکن‌باوئر، قرار می‌گیرد.

هرگز نباید فراموش‌کرد

هوینس از زمان آویزان کردن کفش های خود، دورانی بی نظیر از موفقیت را داشته است: 21 عنوان قهرمانی بوندسلیگا، 12 جام حذفی دی اف پی پوکال، دو عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، یک جام یوفا و خیلی موارد دیگر.

حتی یک جام نیز به او اختصاص داده شده است، جام اولی هوینس. این جام شامل یک بازی در آلیانز آرنا در ژوئیه 2013 بود که بایرن با نتیجه 2 بر صفر مقابل بارسلونا به پیروزی رسید.

در تاریخ تقریباً 120 ساله بایرن مونیخ آمار و ارقامی اندکی وجود دارد که ردپای هوینس و اهمیت و تأثیرگذاری او در آن دیده نشود. شاید فقط بکن باوئر، “قیصر” بزرگ، به زبانی سادگی او را وصف‌ کند:

می توانیم خودمان را خوشبخت بدانیم که او(هوینس) را داریم.