| | |

ماشین زمان: قهرمان قدیمی، موفقیت در اروپا و استادیوم های پر از تماشاگر

فوتبال724– سوت شروع دنیس آیتکین در گلزن کرشن علامت شروع یک سال جدید فوتبالی در آلمان بود. این سال که ما تا مدت زیادی بعنوان بدترین سال می شناسیم بر تمام جنبه های زندگی هر انسان معمولی تاثیر گذاشته است. در این روز شالکه بر بروسیا مونشن گلادباخ (2-0) غلبه می کند. این برد اولین و آخرین برد آنها در سال 2020 بود. کمتر از 2 ماه بعد وارد یک واقعه جدید می شویم: بایرن مونیخ مثل همیشه آگزبورگ (2-0) را می برد. در آن روزها سایه ای از تنش و تردیدی عجیب و ترسناک بر اروپا حاکم شده بود ولی کسی نمی دانست که این بازی آخرین مسابقه ای است که به همه تماشاگران اجازه ورود به استادیوم ها را می دهد. چند روز بعد در گلادباخ، بروسیا مونشن گلادباخ در بازی دربی کلن را می برد (3-1) و فوتبال برای چندین ماه یخ میبندد و مسابقات متوقف میشود. در روز 15 می از میان لیگهای معتبر اروپایی بوندسلیگا آغاز می شود و آن هم چه شروعی: در دربی روهر دورتموند شالکه را شکست میدهد(4-0).

در تاریخ 27 می، جیغ گوشخراش یوزوآ کیمیش در وستفالن اشتادیون بدون تماشاگر نشانه هشتمین قهرمانی پیاپی بایرن مونیخ است و این تیم چند روز بعد در برمن رسما قهرمان بوندسلیگا می شود.

در 23 آگوست بایرن در لیگ قهرمانان با پاریس سنت ژرمن روبرو می شود و به لطف گل تعیین کننده کینگزلی کومان بازی را می برد. برای اولین بار در 7 سال گذشته معتبرترین جام اروپایی به آلمان سفر میکند.

خب بعد چی؟

وعده ها برای سال 2021 قرار است یا احساسات مثبت تری به ارمغان بیاورند یا احساسات منفی تر. این خیلی خوشبینانه است.

اگر واقعی استدلال کنیم، ارزش آنرا دارد که به یاد اوریم سال 2021 قرار است از این سال رو به پایان پر اتفاق تر و پر حادثه تر باشد. زیرا در بهار تکلیف قهرمان بوندسلیگا روشن میشود در تابستان تکلیف قهرمان یورو و احتمالا در پاییز شاهد بازگشت تماشاگران به سکوهای ورزشگاهها خواهیم بود. بازگشتی تمام عیار تماشاگران که شانه به شانه هم روی سکوها نشسته اند و بازیهایی رنگی! فقط آن موقع هست که می توانیم با احتیاط بگوییم که فوتبال بازگشته است.
خب برای بوندسلیگا چه اتفاقی می افتد؟ به احتمال قوی برای نهمین بار متوالی بایرن مونیخ قهرمان می شود. تا همین الان دورتموند که 8 امتیاز از باواریایی ها عقب است، مشکلات درون باشگاهی بزرگی دارد و بدلایلی لوسین فاوره را اخراج کرده که فقط باعث خنده رقبا و ناامیدی تلخ برای هواداران “برسیا” شده است. ناگلزمن و لایپزیگش احتمالا به پایداری تیم اضافه نمیکنند و علاوه بر این قویترین رقیب “آربی” در لیگ قهرمانان را فراموش نکنید؛ غیر محتمل است که یورگن کلوپ بخواهد سرنوشتش در لیگ قهرمانان را تکرار کند. باور اینکه بایر بتواند رقابت در بلندمدت را تحمل کند سخت است: لورکوزن کاملا فقدان آمادگی ذهنی برد را نشان داده است، مصداق آن پذیرش شکست از رابرت لواندوفسکی در ثانیه های پایانی (1-2) است و سقف آرزوهای تیم پیتر بوش بدست آوردن جایگاهی در بین تیمهای صعود کننده به یو سی ال است.

اگر بخواهیم درباره تکلیف مسابقات یورو صحبت کنیم، سوالات بحث برانگیز زیادی وجود دارد. براساس دیدگاه شخصی برگزاری یورو در استادیم های بدون تماشاگر عاقلانه نیست. ایده برگزاری یک گردهمایی قاره ای در 12 شهر کاملا بی معنی است مخصوصا بدون تماشاگر. براساس شایعاتی یوفا جدا و با هدف جلوگیری از سفرهای طولانی و افزایش ریسک ابتلا به کرونا به برگزاری مسابقات یورو در آلمانی فکر می کند که قرار است در 2024 در همانجا برگزار شود. چرا وقتی در وضعیت اپیدمیولوژیکی سخت و نبود شانس برای پر کردن ورزشگاهها هستیم، چرا مسابقات یورو را لغو نکنیم؟ مدت زیادی است که فروش بلیط ها در یک چنین همایش های بزرگ بین المللی سوژه فساد در فدراسیونها ( هم در اکراین و هم در آلمان) بوده و اگر فقط 50% تماشاگرها امکان ورود داشته باشند، احتمال فساد افزایش می یابد.

در هر صورت آلمانها تمام 3 مسابقه مرحله گروهی را در مونیخ بازی میکنند. فرانسه، پرتغال و مجارستان رقبای مانشافت در مرحله گروهی در یورو 2021 هستند. بخواهم صادق باشم، خوشبین بودن به آلمان در یور 2021 مخصوصا بعد از شکست ننگین 6 بر صفر به اسپانیایی ها در نوامبر سخت است.

البته رویداد اصلی سال 2021 بایستی بازگشت تمام هواداران به سکوها باشد. بدون هرگونه تبعیضی برای “مهمانان وی آی پی”، “هواداران عادی” و “اولتراها”. همه اینها باید در ورزشگاهها حاضر باشند و فعالانه و پر انرژی تیم هایشان را حمایت کنند بدون هر استثنایی. شاید همه کاملا دلشان برای اتمسفر فوق العاده ورزشگاهها در آلمان تنگ شده باشد البته بجز آقای دیتمار هوپ که به شنیدن هر توهینی از سوی هواداران پرشور سایر تیم ها عادت دارد. در هر حال، همه در انتظار لحظه ای هستند که یک صبح شنبه قطارهای دویچه بان (شرکت راه آهن آلمان) مزین به وسایل هواردارانی شود که به سمت دربهای خروج ایستگاه و ورودی ورزشگاهها می روند؛ والدشتادیون و وستفالن اشتادیون بازیهای درخشانی را به نمایش بگذارند و هواداران شالکه بالاخره از نزدیک شاهد شکست بازیکنانشان با نتایج فاجعه بار باشند. تا اینجا همه اینها رویاست. ولی چه کسی می داند؟ شاید دقیقا سال بعد همین مقاله را بخوانیم و امیدوارانه شاد و خندان باشیم که البته الان یکجوری بی معنی و دست نیافتنی بنظر می رسد!

 

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید