| | | |

توماس مولر خالق انقلاب Raumdeuter

فوتبال724– توماس مولر خود را به عنوان یکی از بهترین استعدادهای جوان آلمان در فصل 2009/10 تحت نظر لوئیس فن خال در بایرن مونیخ معرفی کرد. ارزش وی پس از پیروزی در مسابقات جام جهانی 2010 در 20 سالگی بیشتر شد. او در حال تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از تیم بایرن بود و در کسب سه گانه تاریخی قرمز‌ها در فصل 2012/13 بسیار مهم بود. تابستان بعد، او پنج گل به ثمر رساند تا به آلمان کمک کند تا چهارمین قهرمانی جام جهانی خود را کسب کند.

در این مدت، او به عنوان یکی از بهترین بازیکنان جهان شناخته شد.

او مخترع نقش جدیدی در فوتبال بود، پست جدید “فضا شناس” را خلق کرد. بازی عجیب و غریب مولر، توجه جهانیان را به خود جلب کرد، زیرا او توانست فضایی جدبد پیدا کند و از ضریب هوشی بالای فوتبالی خود استفاده کند تا تأثیر مثبتی بر تیمش بگذارد. او در ادامه تحت نظر پپ گواردیولا پیشرف کرد و به گلزنی هم ‌تیمی‌های خود کمک کرد و خود را به عنوان یک اسطوره در باشگاهی که از او حمایت می‌کند اثبات کرده است.

اسطوره‌ای برای بایرن‌مونیخ و تیم ملی آلمان

با این حال، به دنبال حذف آلمان در مرحله گروهی جام جهانی 2018، سؤالاتی مطرح شد که آیا مهاجم همه کاره هنوز هم می تواند در بالاترین سطح قرار بگیرد یا خیر. مربی مانشافت، یوآخیم لوو، او را فقط چند ماه بعد از تیم ملی کنار گذاشت.

در این فصل، بعد از اخراج کواچ، مولر در تاکتیکهای هانسی فلیک شک و تردیدها درباره خود را از بین برد و نشان داد که هنوز هم یک بازیکن بسیار تاثیرگذار است. این تحلیل تاکتیکی به بررسی مجدد مولر در دوره مربی جدید و چگونگی حضور او به عنوان بازیکن اصلی برای قهرمان بوندس لیگا می پردازد.‌‌

پستی ثابت در زمین

این بازیکن 30 ساله در تمام دوران حرفه ای خود در موقعیت های مختلفی بازی کرده است و همین نشان از انعطاف پذیری تاکتیکی وی دارد و ضریب هوشی فوتبالی خود را برجسته می کند. در زمان نیکو کواچ، مولر بیشتر به عنوان هافبک وسط یا یک هافبک تهاجمی در پشت رابرت لواندوفسکی مستقر می شد. در طول دوره کوتاه کواچ در مسابقات انتخاباتی، مولر در ده بازی فقط چهار گل به ثمر رساند. در همین حال تحت هدایت فلیک آلمانی در 14 بازی بوندس لیگا ۱۷ بار موفق به گلزنی شد. این تا حدودی مربوط به مولر است که دوست دارد بیشتر او به عنوان یک بازیکن با گرایش به سمت راست بازی می‌کند.

نقشه حرارتی همان چیزی است که شما از یک وینگر انتظار دارید اما علائم جالبی وجود دارد. برای کسی که قرار است در فضای گسترده ای بازی کند ، اقدامات زیادی در ۱۸قدم انجام می شود. علاوه بر آن، نقشه همچنین نشان می دهد که مولر دوست دارد به درون فضای جریمه و نیم دایره قبل آن حرکت کند، که معمولاً هنگامی اتفاق می افتد که بنیامین پاوارد از عقب جلو می رود. هنگامی که او در آن فضا قرار دارد ، دوست دارد یک فضا به سمت نقطه پنالتی در پشت دفاع به درون محوطه ایجاد کند و بعد از آن به دنبال لواندوفسکی یا هافبک های هجومی باشد. از آنجا که پاوارد پشت او را پر می‌کند و آلفونسو دیویس در جناح مخالف پیشروی زیادی دارد، به مولر فضای زیادی می دهد تا بتواند با آن در سمت راست کار کند. او در موقعیت راست نیز از توانایی رو به جلو برای ارسال کات بک های عالی به درون محوطه استفاده می کند. این برای بایرن مهم است زیرا آنها یکی از سازندگان اصلی خود کیمیچ را در سمت راست از دست دادند. او می‌توانست از سمت راست پاس گل‌های زیادی بدهد اما اکنون به پست هافبک مرکزی منتقل شده است تا تعادل بایرن در وسط زمین حفظ شود.

نقش “Raumdeuter”

مولر مخترع نقش فضاشناس است که یک اصطلاح آلمانی است که به دلیل توانایی فوق العاده اش در ایجاد و جابجایی در فضا به بازرس فضاها ترجمه می شود. در طول چند سال گذشته، خود مولر اعتراف کرد که او قبلاً قادر به یافتن مکانی برای خود نبود، اما سیستم بایرن تحت هدایت هانسی فلیک به این فرد 30 ساله اجازه داده است تا توانایی خود را دوباره کشف کند. فلیک دستیار سرمربی یواخیم لوو برای آلمان بود و از این رو نقاط قوت و ضعف مولر را به عنوان بازیکن می شناسد. همانطور که در ابتدا گفته شد او در جلو به عنوان یک جناح راست مستقر شده است و به او امکان می دهد فضای کمی بیشتر برای کار داشته باشد. با این حال، توانایی مولر در ایفای نقش فضاشناس و روان بودن بایرن در حمله به این آلمانی امکان حرکت بهتر و روانتری می‌دهد.


در اینجا ، مولر قادر است فضای زیادی را در مقابل دفاع کلن پیدا کند. تیاگو توپ را میخواهد پاس دهد، که طبق روال مدافع حریف را به سمت مولر جذب می کند. مولر یک قدم جلوتر بود و متوجه حرکت روبرت لواندوفسکی شد. او توپ را در مسیر لواندوفسکی که به فضای جلو منتقل شده ارسال کرد و مدافع جا ماند.

مولر قادر است فضای خاصی بین خطوط مخصوصاً هنگام بازی به عنوان هافبک تهاجمی را پیدا کند. با این حال، او بیشتر با جابجایی به سمت نیم دایره پشت هجده قدم و حضور در نقاط کور دفاع حریف، بهترین فضا را می یابد.


در این تصویر ، مولر از موقعیت وینگر راست به درون فضای هجده قدم می رود و قادر است خود را بین دو مدافع جای دهد و با یک حرکت سریع به نقطه حمله برسد. فرار او آخرین مدافع را به سمت خود جذب می کند، به شکل دایره ای فاصله زیادی را در این منطقه برای حمله به لواندوفسکی می‌دهد. در پایان پاوارد توپ را خیلی پیش می‌برد و این باعث می شد دروازه بان قبل از لواندوفسکی به منطقه مولر برسد. بازی ترکیبی مولر با وینگر و یا فول‌بک راست وقتی که در موقعیت ۱۸ قدم مناسب قرار دارد یکی از ترکیب های مورد علاقه هانسی فلیک در حمله بایرن است.


در اینجا مثال دیگری از چگونگی استفاده بایرن از توانایی مولر برای جابجایی در فضای نیمه میدان است. این آلمانی قادر است بدون توجه به مدافعان وارد منطقه شود زیرا مدافعان آنها همه روی داوید آلابا متمرکز شده اند که توپ را در اختیار دارد. فول بک چپ بایرن آلابا پیش فرض حرکت مولر را می شناسد و می تواند او را با یک توپ بلند پیدا کند. مولر از فضا استفاده می کند و قادر است توپ را کنترل کند و آن را به کینگزلی کومان واگذار کند. با این حال، فرانسوی نتوانست با این حرکت شکسته ارتباط برقرار کند. زیر نظر فلیک با توجه به درخشش وی در نقش فضاشناس، او موقعیت‌های فوق العاده‌ای در ایجاد شانس گل برای دیگران ایجاد کرده است.


مولر همچنین قادر به یافتن فضا در تمام نقاط زمین است و می تواند یک تهدید ضدحمله مفید باشد همانطور که در بالا نشان داده شده است. با وجود عدم سرعت و توانایی دریبل، موقعیت شناسی و حرکتت او جبران آن می شود. در مثال بالا، او به سرعت به کمک تیم دفاعی میپردازد و بعد از آن برای پیدا کردن فضای مناسب پشت مدافعانی که روی توپ متمرکز هستند، به جلو ‌میرود. کیمیچ قادر است از طریق یک پاس بلند، مولر را پیدا کند و او با مهاجم قادر به پیشبرد حمله باشد. با توجه به موقعیت مساعد او، هیچ مدافع دورتموند قادر نیست بدون اینکه بازیکنان بایرن را آزاد کند، به او نزدیک شود. مولر از این موضوع نهایت استفاده را می کند و به کمک سرج گنبری می رود که گل دوم تیم را بثمر رساند.

حرکت و درک ‌موقعیت

فقط معدود بازیکنانی وجود دارند که می توانند نقش فضاشناس را در فوتبال جهان ایفا کنند و دو ویژگی اصلی که بازیکن در چنین نقشی ایفا می کند ، حرکت و هوش موقعیت شناسی است ، صفاتی که مولر به وفور دارد. او حرکات متنوعی را انجام می دهد و پرس او را بسیار سخت می کند. او دوست دارد که از کنار آخرین مدافع شوت کند تا به گل برسد یا فضاهای کوچکش راه خود را پیدا کند و با هم تیمی های خود حمله کند.
درک استفاده از فضاهای کوچک حتی نیم متر در بین مدافعان چیزی است که مولر را از دیگر هافبکهای جهان تفکیک میکند


در اینجا دو نمونه است که نشان می دهد حرکات غریزی تهاجمی مولر که به نظر می‌رسید با توجه به کاهش گلزنی او در سالها، در فصول گذشته از بین رفته است چگونه بوجود می‌آید. این بازیکن آلمانی در موقعیت های خوبی برای گلزنی قرار دارد و ضریب هوشی فوق العاده اش و ضریب هوشی فوتبالی او بدین معنی است که می داند پاس ها به کجا می‌رسند‌. این هوش مولر در بازی خوانی حتی هم تیمی های خود است. هر دو بار، لئون گورتسكا توپ را در موقعیتی کور ارسال می‌کند تا مولر به گل برسد. با وجود لواندوفسکی تهدید اصلی گلزنی و امثال گورتسکا و گنبری نیز می تواند گلزنی کند. به مولر وظیفه تبدیل شدن به عنوان یکی از سازندگان اصلی گل توسط فلیک داده شده است و یکی از دلایلی است که وی در دوره مربی جدید کمک بیشتری به گلها داشته است.‌‌


در این مثال، مولر نشان می دهد که چرا توانسته است 16 پاس گل در بوندس لیگا ثبت کند. او یک پاس به گنبری می دهد که فضای زیادی برای دوندگی دارد و این کار را اغلب با توجه به ماهیت گلزنی خود انجام می دهد. مولر کار بسیار خوبی انجام می دهد و از خستگی مدافعان برای غافلگیری استفاده می کند و این وضعیتی ۲به۱ را به بایرن می بخشد. توپ به مولر برگشت داده می شود كه خودش آن را به سمت جاشوا زیركزی می برد كه یک گل دیرهنگام را به ثمر می رساند. به طور معمول، این بازیکن 30 ساله به موقعیتی می رود اما او همچنین قادر به انجام کارهایی عالی است که در بالا نشان داده شده است.‌‌

مدافعان حریف نمی‌دانند آیا مولر قصد گل دارد؟! یا قصد پاس بازی سازی یا پاس گل مستقیم، این نکته باعث می‌شود توماس مولر همیشه برای مدافعان مقابلش حتی مدافعان قدیمی بوندسلیگا غیرقابل پیشبینی باشد.


این مثال هوش فوتبالی مولر را نشان زیرا او می تواند این حرکت را پیش بینی کند و چند قدم جلوتر از مدافعان قرار بگیرد. او در حال حاضر شروع به فرار می کند هنگامی که آلابا توپ را رد کرد به این معنی که او می تواند بلافاصله از مدافع خود عبور کند. او به فضایی که توسط سمت راست اشغال شده است، به سمت حاشیه حرکت می کند و مربعی را خلق میکند، زیرا تشخیص می دهد که گنبری گیرنده است و او پاس می دهد. وینگر پاس را به مولر می‌دهد که اکنون در یک منطقه بزرگ از فضا قرار دارد. سپس، گنبری در فضایی که مولر خالی از مدافع می کند میرود. این نوع حرکات بازیکنان بایرن و خصوصاً مولر دلیل اصلی انعطاف پذیری حمله آنها در دوره فلیک بوده است اتفاقی که در زمان مربی قبلی نیکو کواچ وجود نداشت.‌‌


هوش مولر فقط به حرکت او محدود نمی شود زیرا در تصمیم گیری وی نیز مشهود است. در اینجا، او بین دفاع و خط میانی بازی می کند و فضایی پیدا می کند. مانند مثال قبلی، مولر قبل از دریافت پاس از کیمیچ، حرکت لواندوفسکی را تشخیص می دهد. توانایی فنی او با توجه به سبک غیرقابل توصیف او ممکن است بزرگترین سرمایه او نباشد، اما او هنوز یک فوتبالیست فوق العاده با استعداد است و قادر است یک پاس اول مهم را به لواندوفسکی بدهد. پاس اول‌های مهم جزو مهارتهای مولر است و در این فصل بسیار مؤثر بوده است.‌‌

کمکهای دفاعی مولر

بایرن مونیخ خوشحال است که هافبک های بسیار خوبی با امثال تولیسو، تیاگو و گورتسکا در تیم خود دارد. آنها فیلیپه کوتینیو را به طور قرضی در تابستان جذب کردند و نیکو کواچ به دلیل استفاده از کوتینیو از مولر در بازی استفاده نمیکرد. با این حال، تحت هدایت فلیک، آنها می توانند به دلیل مشارکت مولر در دفاع، چه در کمک به قسمت بالا و تهاجمی تیم و چه در توپ خوانی در عقب زمین، از او استفاده کنند.


در اینجا، بایرن با مولر و گنبری روی یک بازیکن شالکه پرس انجام می‌دهند تا توپ را به دست آورد. مولر با موفقیت با کمک گنابری موفق شد توپ را به عقب برگرداند و به داخل فضای تبدیل شده وارد شود تا یک گزینه عبور برای توپ باشد.‌‌


در این مثال، حرکت تیمی پیشرفته و تهاجمی بایرن نشان می دهد که مولر با توپ راه بازیکن شالکه را بست. بازیکن شالکه با منع از هر گزینه عبور، و تمایل برای پرس کردن، سعی می کند فقط پاس خود را به سمت بازیکن جلوتر ارسال کند و از بازی خارج می‌شود. بنابراین، نباید جای تعجب داشته باشد که مولر در هر مسابقه در بازی 5.31 دفع توپ در منطقه دفاعی دارد و حتی در قلب دفاع تیم بایرن حضور دارد.‌‌

در هر دو مورد، مولر قادر است با ردیابی توپ در عقب، فرصت های عالی برای گلزنی برای بروسیا دورتموند را متوقف کند. هر دو بار، او در نیمه دفاعی بایرن است و علی رغم اینکه بازیکنی حمله کننده است، در قلب دفاع حرکت می کند. در تصویر اول، او می تواند با زدن بازیکن دورتموند روی توپ، مانع از این شود که شانس گلزنی آکسل ویتسل ادامه داشته باشد. در حالی که در تصویر دوم، او یک رهگیری عالی انجام می دهد تا رافائل گوئررو نتواند از دفاع عبور کند. دفاع بایرن نقطه ضعف آنها است اما مولر برای کمک به آن منطقه، به عنوان یک شروع کننده غیرقابل انکار تحت هدایت فلیک تبدیل شده است.

نتیجه گیری

پس از شایعات بسیار شدید درباره خروج از باشگاه، که تنها دو ماه پیش بود، تجدید حیات توماس مولر تحت هدایت هانسی فلیک چشم انداز خوبی داشته است. کمک به 5 گل و 12 پاس گل فقط در 14 بازی بوندسلیگا باورنکردنی اما قابل حدس بوده است. با این حال، این به معنای این نیست که او نمی تواند یکی از بهترین سرمایه‌های بایرن مونیخ باشد، همانطور که با تحلیل عملکردهای وی نشان داده شده است. با هدایت فلیک مولر در نقشی که به بهترین وجهی برای او مناسب است به امثال لواندوفسکی و گنابری در آینده کمک بزرگی خواهند بود. هوش و حرکات استثنایی او در فوتبال، دارایی هایی است که بسیاری از تیم های برتر جهان در بازیکنان خود ندارند و بنابراین، به فلیک و بایرن مونیخ برتری بزرگ نسبت به رقبای خود می بخشد.‌‌

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید