مصاحبه مفصل ایگلی تاره مدیر سابق لاتزیو: جانم را برای لاتزیو به خطر انداختم
فوتبال724– ایگلی تاره، مدیر ورزشی سابق لاتزیو به موفقیتها و شکستهایش در رم، کارش با کلودیو لوتیتو و رابطهاش با مائوریتزیو ساری اشاره کرد.
این مدیر 50 ساله آلبانیایی در پایان فصل گذشته بیانکوچلستی را ترک کرد و به 15 سال مدیریت ورزشی پایان داد. او فراز و نشیب های زیادی را در دوران حضورش در پایتخت تجربه کرد و استعدادهایی مانند سرگ میلینکوویچ-ساویچ و لوئیس آلبرتو را پیدا کرد اما با شکست هایی مانند دنیس واورو و ودات موریگی همراه شد.
همراه با عدم تمایل لوتیتو به سرمایه گذاری بسیار زیاد، طرفداران به طور فزاینده ای از تاره خسته شدند و زمان او با لاتزیو پیش رفت و بسیاری از تمرکز مداوم او روی فوتبال اروپای شرقی ناراضی بودند. آنجلو ماریانو فابیانی در باشگاه جایگزین او شد.
تاره که در صفحه 14 کوریره دلو اسپورت امروز صحبت می کرد، ابتدا در مورد رابطه خود با لوتیتو صحبت کرد.
رئیس کلودیو لوتیتو ذهن بزرگی است، او قصد و اراده باورنکردنی دارد. آنها نقطه قوت او هستند، اما همچنین بزرگترین نقص او. من برای همه چیزهایی که یاد گرفتم سپاسگزارم.
او ساعت 2 صبح به من زنگ زد: “خوابی؟” من جواب دادم: “چیزی شده؟” و او نیم ساعت صحبت کرد.
مشاجره بیشتر از لحظات صلح بود. اما او قدرت خارقالعادهای دارد، در عرض ده دقیقه فراموش میکند.
از او پرسیده شد که در تابستان چه کسی تصمیم به جدایی از لاتزیو گرفت.
انتخاب من یا لوتیتو، چه اهمیتی دارد؟ گفتند مرا اخراج کرده، دروغ است. من تصمیم گرفتم، و او هم آن را به اشتراک گذاشت، با تغییر مسیر، روش و انجام کار دیگری خوب بود.
یک سال پیش، در ابتدای فصل، پیشاپیش به او گفتم که در ماه ژوئن می روم و آن فصلی که تازه شروع شده، آخرین خواهد بود.
من فقط خواستم که با شرافت و با عزت بیرون بروم. همین اتفاق افتاد. مانند ازدواجی که به طور طبیعی به پایان می رسد.
مدیر آلبانیایی این باور را به چالش کشید که مرتباً با ساری درگیر می شد.
هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد. ساری هرگز یک مشکل نبوده، بلکه یک راه حل است. شخصیت او چیز جدیدی نبود. قبل از استخدام او به خودم اطلاع داده بودم، چیزهای زیادی می دانستم و می خواستم او مربی لاتزیو شود.
قبل از بازی ماقبل آخر فصل گذشته، در امپولی، او می خواست با من صحبت کند. سه، چهار ساعت با هم بودیم. کلمات محبت آمیز به کار برد، از ته دل، امیدوارم شایستگی های زیادی را در من تشخیص داده باشد.
از او پرسیده شد که آیا معتقد است ساری می تواند دوران حرفه ای خود را با لاتزیو به پایان برساند.
با شناختن او، می گویم نه. با این حال، من این را برای لاتزیو و مائوریتزیو آرزو می کنم. مهمتر از همه برای لاتزیو.
تاره برخی از کارهای خود در بازار نقل و انتقالات را به یاد آورد.
فیلیپه اندرسون، میلینکوویچ-ساویچ، لوئیس آلبرتو، لوکاس لیوا، کلوزه، لولیک. اما همچنین بروکی، اولین خرید من. من به کریستین بسیار نزدیک هستم، با محبت واقعی، مردی صادق و محترم.
پیچیدگی وارد کردن یک خارجی در بعد تیمی جدید دست کم گرفته شده است، برخی بیش از دیگران با مشکل مواجه می شوند. این اغلب یک سؤال از جزئیات است. اما واورو و موریگی از فوتبال ساری رنج می بردند، اما قبل از رفتن می خواستند به او سلام کنند و او را در آغوش بگیرند.
یادم می آید که مائوریتزیو به من گفت: من در ناپولی بودم، جانم را برای بعضی ها دادم، هیچ کس مانند این دو نفر به من احترام نگذاشته است.
کایسدو؟ من سرسخت هستم، وقتی به بازیکنی اعتقاد دارم حتی یک اینچ هم کم نمیآورم. اینزاگی وقتی او را دید مرا دیوانه خطاب کرد و با این حال خیلی به ما کمک کرد. ژیرو مال ما بود، فقط در آخرین لحظه، چلسی مانع شد و او را رها نکرد.
من همه چیز را امتحان کردم. این تنها دلیل بود. پسر عالی، اولیویه. در آن سال ما با ایموبیله، کوریا و کایسدو حمله خوبی داشتیم.
او نظر خود را در مورد طلسم بیانکوچلستی، چیرو ایموبیله بیان کرد.
زمانی که او رکورد گلزنی را به نام خود ثبت کرد، به او گفتم «چیرو، تنها بعدا متوجه میشوی که چه کار کردهای». او بهترین گلزن تاریخ لاتزیو است. تواضع او هم قوت است و هم ضعف.
او باید اعتماد اطرافیان خود را به طور روزانه احساس کند. چند سال پیش، او دوره مشابهی را گذراند، من با یک شوخی او را به دوش کشیدم، همیشه همین: “به چیرو زنگ بزن و پسر عمویش را به خانه بفرست”.
مهاجم مرکزی لاتزیو نقش سنگینی دارد، اما من برای او احترام نامحدودی قائل هستم، تنها صداقت او باعث میشود که بفهمد چه زمانی زمان بازنشستگی است.
تاره تاکید کرد که چقدر در پایتخت ایتالیا سخت کار کرده و چه چیزی را به خطر انداخته است.
این داستان طولانی افتخار من است. من تمام وجودم را به لاتزیو دادم، حتی جانم را به خاطر آنها به خطر انداختم. سال ها پیش مشکلات سلامتی بزرگی داشتم.
دکترها به من پیشنهاد کردند که از آنجا دور شوم تا به خودم فکر کنم و پوستم را نجات دهم. هیچی، هیچوقت بیرون نرفتم، هیچوقت نمیخواستم جدا بشم. خوشبختانه همه چیز به بهترین شکل حل شد، باشگاه به من نزدیک بود.
تاره در مورد برنامه های خود برای آینده صحبت کرد.
من یک شهروند جهان هستم، به روی همه چیز باز هستم. ایتالیا خانه است، در رم من، خانواده و فرزندانم به زندگی ادامه خواهیم داد. رم تاریخ مهمی دارد و هوادارانی دیوانه دارد، اما هرگز به زیبایی لاتزیو نیست. رقص ما در آخرین دربی هیجان انگیز بود.
در نهایت، تاره در مورد کار ژوزه مورینیو در رم صحبت کرد.
دیگر هیچ چیز یا کسی در فوتبال مرا شگفت زده نمی کند. مورینیو یک دارایی است، شماره یک