مصاحبه مفصل مالدینی: در میلان 10 روز تلاش کردم تا مسی را بیاورم، اما متوجه شدیم که غیرممکن است.
فوتبال724- اسطوره و مدیر سابق آث میلان پائولو مالدینی در “PoretCast” خود با جاکومو پورتی صحبت کرده و اولین بار بعد از اخراج عجیب و غیر منتظره در پایان فصل گذشته توسط جری کاردیناله به سوالات پاسخ داده است.
برای یک بازیکن سخت است که در یک تیم شروع کند و در یک تیم به پایان برساند. در زمان من هیچ مدی برای رفتن به خارج از کشور وجود نداشت. من به اندازه کافی خوش شانس بودم که تیم و رئیس برلوسکونی را پیدا کردم که اهدافی مشابه من داشت.
او اضافه کرد:
در سال 2006 لیپی نزد من آمد تا من را به تیم ملی دعوت کند. من گفتم نمی توانم این کار را انجام دهم. کمی درد داشتم و می خواستم در سال های آخر دوران حرفه ای ام در بهترین حالت خود باشم. سپس آنها قهرمان شدند تا من بگویم که بعد از چهار جام جهانی مشکل من بودم (می خندد).
درباره شروع او در فوتبال:
به عنوان یک پسر جوان در Pio X، من یک تست برای میلان داشتم و آنها از من پرسیدند “در چه پستی بازی می کنی؟” من پاسخ دادم، “چه موقعیت هایی در دسترس هستند؟” این یک پست وینگر راست آزاد بود، بنابراین من از آنجا شروع کردم. در گزارش مربوط به من، آنها نوشتند “او هرگز یک جا نمی ماند” و من را بردند.
او اضافه کرد:
مهمترین چیز در بازیکنان، که القای آن دشوار است، نظم و انضباط است. شما باید یک زندگی با اهداف بسیار روشن داشته باشید. شما باید به شدت رقابت کنید و بنابراین به نظم و انضباط و لذت نیاز دارید. هرگز میل به بازی را از دست ندهید.
مالدینی ادامه داد:
من با بارسی و برگومی شروع کردم و به پاتو و پیرلو رسیدم. نسل های مختلفی از فوتبالیست ها را گذرانده ام. نسل ها تغییر چندانی نکرده اند، اما به دلیل رسانه های اجتماعی که انتظارات زیادی را ایجاد کرده اند، فشارها بدتر شده است.
مالدینی همچنین گفت:
اغلب خانواده ها نیز توقعاتی را ایجاد می کنند. در خانواده شما را به عنوان یک الماس خام می بینند و از شما انتظارات زیادی دارند و شاید گاهی اوقات پسر قادر نباشد یا نتواند فشار 100% را تحمل کند… فوتبال یک ورزش تیمی، بازیکنانی از قومیت های مختلف وجود دارند. شما نباید فقط به فکر خودتان باشید بلکه به فکر رفاه تیم باشید. گاهی اوقات باید فقط برای هم تیمی خود کار کنید زیرا روز مثبتی برای آنها نیست. همه بازیکنان همیشه از این موضوع آگاه نیستند. آنها بر هواداران قدرت دارند.
در مورد حمایت هایی که دریافت کرد:
از پدر و مادرم محبت زیادی دریافت کردم، همبستگی برادرانم، چیزهایی که با من می ماند. ما باید سعی کنیم نسل های جدید را اینطور تربیت کنیم. شما باید بدانید که در مواقع ضروری می توانید روی چه افرادی حساب کنید. پدرم تقلید تئو تئوکولی را خوب نپذیرفت (می خندد).
در مورد جام جهانی:
جام جهانی 2002؟ من از قبل می دانستم که این آخرین تجربه من با تیم ملی خواهد بود، بنابراین برای من، ترک به معنای قطع کردن آن چیز زیبای تیم ملی بود. بازی برای ایتالیا، شنیدن سرود، تجربه فوق العاده ای است. پایان. آن را با داور مورنو… در سال 2002، تیم ها دست نمی دادند. توماسی عادت داشت با داور دست بدهد، اما او نپذیرفت و در آنجا چیزی فهمیدیم… ما واقعاً او را ناراحت کردیم.
مالدینی در مورد رونالدو برزیلی و مارادونا که یارگیری آنها “غیرممکن” بود:
رونالدو بسیار دوست داشتنی بود. یارگیری او غیرممکن بود. او و مارادونا غیر ممکن بودند.
در سن سیرو:
سن سیرو در طول دربی ها یک تنش باورنکردنی را منتقل می کند. پاهای شما می لرزد. دربی در لیگ قهرمانان حداکثر تنش را داشت. در یک سن خاص، با یک تجربه خاص، فقط منتظر آن مسابقه هستید.
مالدینی افزود:
وقتی از من می پرسند دلم برای چه چیزی تنگ شده است، می گویم فضای رختکن و آن ترکیب ترس و هیجان قبل از بازی، تماس و آدرنالین مردم. 80000 نفر خیلی هستند. بیشتر دربی ها.
در مورد تفاوت بین یک بازیکن و یک مدیر:
تفاوت بسیار زیادی بین بازیکن بودن و مدیر بودن وجود دارد. به عنوان یک بازیکن، شما نتیجه را “تحمل می کنید”، اما به عنوان یک مدیر، آن را “تعیین می کنید”. من رنج زیادی کشیدم و آشفته شدم. ریکی ماسارا بعنوان مثال، رنج می کشید اما در سکوت (می خندد).
ما بازیکنان دیوانه هستیم اما به نوعی خود را کنترل می کنیم. خوشبختانه چیزهایی که اتفاق می افتد در رختکن باقی می ماند. چه چیزی به یاد می آورم؟ در تیم ملی، فرارا، دی لیویو، توتی، دردسرسازان واقعی بودند. از سوی دیگر، آنچلوتی واقعاً خوب است. همیشه با یک شوخی سریع.
آیا شما مربی خواهید شد؟
من هرگز مربی نمی شوم! من پدرم را دیدم که همیشه کیفش را بسته بود. سپس شاید با چند رئیس روبرو شوید که کمی … من به آن علاقه نداشتم. وقتی بازنشسته شدم، می دانستم که چه چیزی دارم. نمی خواستم این کار را انجام دهم.
در مورد آریگو ساکی:
ساکی علیرغم اینکه یک فوتبالیست نبود، بسیار مطالعه کرد تا به سطوح بسیار بالایی برسد؛ او به قله های مهمی دست یافت. گواردیولا؟ شخصیتی برای مطالعه، او موفق می شود در داخل و خارج از زمین تاثیر بگذارد و شما را از هر نظر شکل دهد.
مالدینی در مورد رافائل لیائو:
لیائو؟ او یک استعداد بزرگ است، فراتر از فوتبال، مدلینگ یا خوانندگی؛ او چیز مهمی دارد. لیائو از من خواست آلبوم را دو روز قبل از مسابقه منتشر کند؛ من پاسخ دادم که مشکلی نیست، اما بایددو گل در روز شنبه بزنی. گل نزد اما یک پاس گل داد (می خندد) زیباترین چیز در این سال ها روابط شخصی است او از لیل آمده است، استعداد بزرگی است اما هنوز باید خودش را ثابت کند. روابط با آنها شکل گرفت. زیباترین چیزهایی هستند که باقی می مانند، بیشتر از جام ها و مسابقاتی که برنده شدیم.
مالدینی ادامه داد:
من دوست داشتم تعطیلات را در ساردینیا بگذرانم. بعد از جام جهانی 1990، دیگر نتوانستم و به ایالات متحده رفتم. وقتی بازی را تمام کردم، قبل از بازگشت به میلان، شهرت کمی محو شد و زیبا بود… (می خندد).
مطبوعات؟
شما باید آن را همانطور که هست بپذیرید؛ این بخشی از نقش شما است، هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مدیر. به عنوان یک بازیکن، متأسفانه، اغلب مجبور می شوید چیزهای بی اهمیت زیادی بگویید؛ گفتنش سخت است. چیزی هوشمندانه بعد از بازی (می خندد).
مالدینی در مورد کسب عناوین:
اولین باری که برنده میشوید، متوجه میشوید که میتوانید برنده شوید. اولین عنوان قهرمانی سری آ با ساکی به من فهماند که میتوانم برنده شوم، و این برای من ماندگار شد.
در مورد سنگین ترین شکست:
سنگین ترین شکست؟ وقتی در فینال جام جهانی یا نیمه نهایی مقابل مارادونا شکست می خورید، کار آسانی نیست، حتی با میلان در استانبول؛ من بعد از 40 ثانیه گل زدم. بعد از گل، فکر کردم: “شب عجیبی است، من در چمپیونز گلزنی کردم. فینال لیگ بعد از 40 ثانیه…”
در مورد آینده:
آینده؟ گاهی اوقات به آن فکر می کنم؛ وقتی پدر و مادرم را از دست دادم، با آن غم روبرو شدم. وقتی 50 ساله شدم، فکر کردم: “تو نیمه راه هستی” اما شاید در نیمه راه… (می خندد). بعد از آن، من هرگز آن را به عنوان یک مشکل ندیدهام. از نظر تئوری، من بازنشسته هستم؛ از سال گذشته مستمری بگیر هستم (میخندد).
دوستان در فوتبال؟ مالدینی پاسخ داد:
دوستان در فوتبال؟ کسانی که از نزدیک با آنها در ارتباط هستم عبارتند از: آنجلو کاربونه، مدیر کل سابق میلان، ابراهیم با، کاستاکورتا، و لورنزینی. ویری؟ من فقط 6 ماه در میلان و سپس در تیم ملی با او بازی کردم. با این حال، شخصیتهای زیادی وجود دارد که من همیشه از دیدن آنها لذت میبرم.
مالدینی درباره لیونل مسی و سابقه حضور در میلان گفت:
فکر میکنم بازیکنی مثل مسی برای همه تماشایی است، حتی اگر الان دیر شده است. وقتی خواندم او میتواند به اینتر برود، ناراحت شدم. 10 روز سعی کردم مسی را به میلان بیاورم، اما بعد متوجه شدیم که اینطور است. غیر ممکن بود.