تحلیلی بر تغییرات بوندسلیگا در پشت درهای بسته و بدون تماشاگر
فوتبال724– یک فصل هیجانانگیز دیگر از بوندسلیگا این بار بدون حضور تماشاگر به تاریخ پیوست. بالاترین مقام در فوتبال آلمان تصمیم گرفت تا فصل را زودتر از لیگ انگلیس و لالیگا بازگرداند؛ به همین دلیل این موضوع را تجربه کردند که این محیط جدید (شروع مجدد لیگ زودتر از دیگران) بر روی بازی ها تاثیر میگذارد.
بوندسلیگا نه بازی را تحت محیط بهداشتی و عجیب ضمن انجام اقدامات احتیاطی برگزار کرد. مهم ترین این اقدامات برگزاری بازی ها بدون تماشاگر بود. کاهش یافتن ویژگی های تیم ها برای برگزاری بازی های خانگی در نبود ده ها هزار تماشاگرشان خیلی سریع به چشم آمد.
در مجموع 37 بازی از 82 بازی (81 بازی از نه هفته بازی ها و یک بازی عقب افتاده قبل از همه گیری بیماری) با پیروزی تیم های مهمان همراه بود که 9 بازی از این 37 بازی در صورتی بود که تیم رقیب از شانس کمتری برای برد برخوردار بود. اگر برای مقایسه تمامی بازی های 9 هفته قبل از توقف بوندسلیگا را تا توقف آن بررسی کنیم، تنها شاهد 27 برد از 80 بازی (با احتساب 5 بازی که رقبا شانس کمتری برای برد داشتند) برای تیم های مهمان هستیم.
جایگاه های خالی تماشاگر ها به طور غیر قابل انکاری بر روی بازی های بوندسلیگا تاثیر گذاشته اند. پس میتوان به این نتیجه رسید که وقتی کسی برای واکنش نشان دادن به موفقیت ها و ناکامی ها نباشد (به جز کادر فنی و بازیکنان روی نیمکت) فوتبال دارای اهمیت کمتری است.
اما اینها فقط حرف هستند. بیایید تا نگاهی بر چند آماری داشته باشیم که تاثیر های مختلف محیط متفاوت در بازی هایی که آلمانی ها به آن بازی ارواح میگویند را نشان میدهد. ما 9 هفته قبل و 9 هفته بعد از توقف بوندسلیگا را مقایسه میکنیم. ابتدا از 20 دسامبر 2019 (مصادف با 29 آذر 1398) شروع میکنیم.
قدرت کمتر
بررسی چشمی اشاره میکند که در اوایل، تیم هایی که از قدرت کمتری برخوردار بودند، به طور ویژه ای در موقعیت های پیشرفته در برابر حریفان دفاع میکردند. پرس شدید برای چند سالی برجسته ترین ویژگی بوندسلیگا بوده است. مدافعان میانی که قدرت بازی با توپ کمتری دارند همیشه قربانی این ویژگی بودند. در حالی که سرمربی تیم های کوچک تر بعضی اوقات تصمیم میگرفتند تا ضد حملات مالکانه و سازنده (فشار با مالکیت) (build-up) را به دلایل امنیتی کنار بگذارند. این در حالی است که قبل از توقف اجباری فشار ها در نیمه زمین حریف به طور میانگین حدود 77 در هر تیم در هر مسابقه است. اما بعد از آن این عدد به 66 رسید.
این تغییر مهم درستی بررسی چشمی را نشان میدهد. نکته جالب توجه این است که ((چند تیم لزوماً رویکرد کلی خود را تغییر ندادند؟)) زیرا رتبه در بین باشگاه های بوندس لیگا تا حد زیادی یکسان است. (رتبه در تصویر) با دو مثال توضیح میدهیم: شالکه به طور باورنکردنی دارای رکورد بیشترین پرس در نیمه حریف بعد از بازگشایی بوندسلیگا و بدون تماشاگر است. این نشان میدهد که شالکه در این بحران تسلیم نشده بلکه توانسته از شدت تاثیر این بحران بر روی دیگر باشگاه ها استفاده کند. در همین حال، بروسیا دورتموند از رتبه دوم به پایین ترین رتبه سقوط کرد و این حکم غذایی جدید برای منتقدین فاوره را دارد. دورتموند تا قبل از شکست در برابر ماینز و هافنهایم در این جدول رتبه سوم از آخر را داشت.
تعداد حملات در کل زمین نیز کاهش یافته و از عدد 35 به 30 بر تیم بر بازی رسیده است. بروسیا مونشن گلادباخ در بعد از تعطیلات نسبت به دیگر تیم ها در این موضوع پیشرفت کرده است و این در حالی است که دورتموند و ولفسبورگ نسبت به قبل تعطیلات کم فعال بودند.
در ادامه چند فاکتوری که با این آمار و ارقام ها مربوط است را نام میبریم. مهم ترین آنها، تعداد موقعیت گل زنی در بعد از تعطیلات است. تیم ها نمیتوانستند برای چند هفته به آن سختی و سبکی که مد نظرشان است تمرین کنند. زیرا تماس فیزیکی بین بازیکنان مجاز نبود. سرمربی هرتا برلین و چند مربی دیگر اظهار کردند که آنها نمیتوانستند هر نوع پرسینگ شدید یا حتی حرکات سخت را تمرین کنند و به طور کلی مانع برنامه ریزی آنها شده است که نمیتوانند تیم های خود را به وضعیتی برسانند که در آن بتوانند پرسینگ خود را بیشتر یا بهتر کنند.
علاوه بر این، علاوه بر این، وقتی که بوندسلیگا در 16 می (27 اردیبهشت) و بدون تماشاگر بازگشت، سطح قدرت بدنی بازیکنان بهطور کلی پایین تر بود. اما اطلاعات ارائه شده توسط بوندسلیگا نشان میدهد که تیم ها تنها در اولین هفته بعد از توقف اجباری سرعت و دوندگی کمتری داشتند و به مرور زمان دوندگی بازیکنان به دوران قبل از کرونا نزدیک شد.
تاکتیک ها تغییر نکردند
یک برداشت از این آمار میتواند این باشد که مربیان مقدمات تاکتیکی تیمشان را با احترام گذاشتن به موقعیت پیش آمده تنظیم کرده اند. آنها قبول کرده اند که تیمشان نمیتواند در سطح بالایی و یا حتی فشار در وسط زمین بازی کند و در عوض باید با سبک بازی محتاطانه تری همراه با مدافعان میانی عقب تر با ترکیب فشرده تر که کمتر به کارهای دفاعی و بیشتر به داشتن فضای بسته دفاعی تکیه میکند.
به هر حال، فاصله دفاعی، به معنای فاصله تیمی که اقدامات دفاعی انجام میدهد با خط دروازه خودشان است؛ که این فاکتور در قبل از تعطیلات 9/43 متر و بعد از تعطیلات 9/44 متر بوده است و تغییر چندانی نداشته است؛ به این گونه نبود که ناگهان بخشی از لیگ به امید دور نگه داشتن حریفان عقب بازی کند. از آنجایی که بیشتر مربی ها بر روی آنچه که در قبل از تعطیلات انجام میدادند (از نظر دستور ها، ترکیب اصلی و ساختار تیم) ایستادند ما موجی از تغییر تاکتیک هارا شاهد نبودیم.
افزایش نرخ استفاده از موقعیت های گل زنی
فشار کمتر همراه با تاکتیک ثابت میتواند به طور منطقی همراه با نرخ گل زنی بیشتر در نظر گرفته شود. به طور میانگین؛ ما تلاش برای دریبل کمتری (3/17 بعد از تعطیلات در مقایسه با 3/18 قبل از تعطیلات) و پاس به داخل محوطه جریمه (4/2 بعد از تعطیلات در مقایسه با 7/2 قبل از تعطیلات) را در کل لیگ شاهد بودیم. این نشان میدهد که نزدیک شدن به دروازه برای همه تیم ها بدون تکیه بر اقدامات هجومی و نیاز به مهارت های فردی نسبت به قبل از تعطیلات آسان تر بود. (منظور این نیست که با انجام این اقدامات و مهارت های فردی سخت تر بود؛ بلکه منظور این است که به آنها نیازی نبود). درعوض، این به دلیل مقاومت در حال کاهش حریفان بود که تیم ها به سادگی توانستند راحت تر پیشرفت کنند.
نرخ استفاده از موقعیت های گل زنی (xG) از میانگین 06/1 در به 13/1 در هر بازی افزایش یافت. میانگین میزان شوت هر تیم در هر بازی از 12/13 به 32/12 افت کرده است. نرخ شوت زنی ناشی از نرخ پرس شدید (سقوط از 3 به 5/2) و ضد حمله (از 3/1 به 1/1) است.
به طور کلی، نتیجه حملات افزایش نیافته است. حتی اگر کاهش در شدت دفاع کردن به آن کمک میکرد باز هم نتیجه تغییری نمیکرد. آنچه در چند هفته گذشته اتفاق افتاد این بود که تعامل بین بازیکنان به ویژه در دوئل های یک بر یک کمتر بود، که به تیم ها اجازه می داد تا با استفاده از ساختارهای دفاعی با مقاومت کمتری نسبت به حد معمول بازی کنند. اگر کاهش مقاومت دفاع ناشی از عدم ایجاد هواداری بازیکنان برای به دست آوردن آمادگی بدنی، فشار بر حریفان و ایجاد گردش مالی باشد، تنها یک عامل در بازی های این مدت است. بنابراین آثار بازی در این محیط جدید موضوعی است که در حال حاضر در حال بحث و گفتگو استو آثار بازی در این محیط فرضیه ای بود که اگر این همه گیری به وجود نمیآمد هیچ وقت آثار آن آزمایش نمیشد.