تخته سیاه: آنالیز تاکتیکی بازی مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا بین چلسی و بایرن مونیخ
آنالیز تاکتیکی بازی مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا بین چلسی و بایرن مونیخ
دراین مرحله شاهد رقابت بین تیم های چلسی و بایرن مونیخ احیا شده تحت رهبری هانسی دیتر فلیک بودیم. در این بازی بایرن قدرت تاکتیکی همیشگی خود را به چلسی تحمیل کرد. بایرن با نمایش برتر خود در خاک انگلیس کلاس بالای فوتبال آلمانی را به فوتبال دوستان یادآوری کرد. در این آنالیز تاکتیکی به بررسی نحوه پرس تیم چلسی و نحو مقابله بایرن و همچنین تاکتیک هجومی این تیم که منتج به برتری سه گله آنها شد میپردازیم.
چینش اولیه
بایرن با چینیش همیشگی 4231 خود پا به این میدان گذاشت، در فاز دفاعی یکی از دو بازیکن میانی با اضافه شدن به دفاع استحکام دفاعی بایرن را بالا می برد. در طرف مقابل چلسی با چینش 3421 با هدف پرس شدید حریف در یک سوم دفاعی حریف بازی را شروع کرد.
ساختار سه نفره بایرن در دفاع
با توجه به حضور پررنگ مدافعان کناری بایرن در حملات، با شروع حمله یکی از دو هافبک بایرن (معمولا تیاگو) با اضافه شدن به مرکز دفاع باعث تقویت ساختار دفاعی تیم میشد. در تصویر زیر فرم شماتیک دفاع چهار نفره و ایراد اصلی آن، محدودیت در پوشیش دهی عرض دفاعی را در موقع حمله را میبینیم. در تصویر میبینیم که در مواقعی که اضافه شدن هافبک به دفاع صورت نگیرد زوج دفاعی تیم مجبورند که با فاصله کم از یکدیگر بازی کنند،. در این صورت دو چالش پیش روی آنهاست، اولا که هر دو نفر مجبور به حفظ فاصله کم با یکدیگر هستند، در این صورت کانال های کناری فضای مناسبی برای وینگرهای چلسی به منظور فرصت سازی از کناره ها ایجاد می کند، در غیر این صورت و با حرکت دفاع ها به سمت کناره فضای ما بین آن ها بهترین مکان برای حضور فوروارد هدف چلسی و زدن ضربه نهایی ایجاد می کند. به علاوه در مواقعی که بازیکنان خط میانی بایرن با پاس رو به عقب توپ را به دفاع بسپارند، دفاع دو نفره به راحتی به وسیله سه مهره هجومی چلسی پرس شده و احتمال لو رفتن توپ در هنگام پاسکاری بین دفاع ها بالا میرود.
با توجه به توضیحات بالا، لزوم اضافه شدن یکی از هافبک ها به دفاع در موقع حمله مشخص می شود. مزیت های اضافه شدن هافبک تعریض منطقه پوشش داده شده توسط خط دفاعی، کاهش ریسک پرس روی دفاع به وسیله فورواردهای حریف و ایجاد فضای مناسب برای پیش روی مدافعان کناری و همچنین قرار گرفتن مدافعان مرکزی در موقعیت بهتر برای سپردن توپ به فول بک ها می باشد. در نتیجه فضای مناسب در اختیار دفاع های کناری بایرن قرار میگیرد، همانطور که در بازی به دفعات پیش روی موثر آلفونسو دیویس دفاع چپ بایرن را شاهد بودیم. در مواقعی که فضای حرکت دفاع کناری با پرس بازیکنان چلسی محدود میشد، دفاع کناری سمت مقابل با اضافه شدن به خط پرس فضای کافی را برای حرکت هافبک هدف تیم درمیانه میدان را ایجاد می کرد.
در تصویر زیر نحوه پیاده سازی این تاکتیک را میبینیم. در این تصویر بارکلی کیمیچ (دفاع مرکزی) بایرن را پرس میکند، کیمیچ با یک پاس کوتاه پاوارد را صاحب توپ کرده و مولر در فضای خالی میانه میدان به جلو حرکت میکنم و پاوارد او را صاحب توپ می کند. همچنین میبینیم که لواندوفکسی با حفظ فاصله خود با خط میانی تیم خودی، دفاع های چلسی را مشغول کرده و مانع نزدیک شدن خطوط میانی و دفاعی چلسی به هم شده در نتیجه فضای حرکت کافی برای تماس مولر شکل میگیرد.
درتصویر بعدی حضور سه مهاجم چلسی درمقابل سه مدافع بایرن فضای کافی را در سمت چپ بایرن برای دیویس فراهم میکند. در این منطقه شاهد یک دوئل دو به دو بین بازیکنان بایرن و چلسی هستیم که در نهایت دیویس با فرار خود گل سوم بایرن را می سازد.
راهکار مقابله چلسی
تیم چلسی به منظور جلوگیری از اجرای برنامه های تاکتیکی بایرن به وسیله سه مهره هجومی خود به رهبری مونت به پرس مستمر خط دفاع حریف دست زد. با اتخاذ این روش درمواقعی که خط اولیه دفاعی بایرن با بواتنگ و آلابا شکل می گرفت توانایی بازی سازی را از دست داده و مجبور به پاس رو به عقب به نویرمی شدند. علاوه بر پرس اولیه مهره های هجومی چلسی، سایر بازیکنان با حرکت رو به جلو اقدام به مارک کردن بازیکنان بایرن کرده و امکان بازی مستقیم تیم حریف را بسیار محدود میکردند. در تصویر زیر مشاهده می کنید که در زمان دریافت توپ توسط بواتنگ بایرن برتری عددی در منطقه دفاعی نسبت به حریف خود ندارد. وضعیت قرارگیری بواتنگ رو به دروازه و پرس موثر مونت باعث پاس رو به عقب بواتنگ می شود.
در تصویر بعدی میبینیم که بواتنگ در شرایطی توپ را از نویر دریافت می کند که در یک سوم دفاعی برتری عددی نسبت به مهاجمین چلسی ندارند، وضعیت قرارگیری بواتنگ رو به دروازه خودی فرصت ارسال پاس سریع را از او می گیرد و مونت با هوشیاری به سمت بواتنگ حرکت کرده و مسیر پاس توپ به دفاع راست بایرن را نیز مسدود می کند.
در ادامه بواتنگ مجبوربه پاس دادن به نویر می شود و او تحت فشار با پاسی کم دقت توپ را به میانه میدان ارسال می کند، به دلیل جاگیری مناسب توپ به بازیکنان چلسی می رسد که با انتقال سریع توپ موفق به خلق موقعیت به روی دروازه بایرن می شوند.
با اضافه شدن یکی از دو هافبک بایرن به خط دفاعی درهنگام بازی سازی از دفاع برتری عددی با بازیکنان بایرن بوده و چلسی امکان پرس موثر را از دست می دهد. همانگونه که در قسمت بعدی توضیح خواهیم داد در نتیجه حرکت هافبک بایرن به عقب و ایجاد برتری عددی در یک سوم دفاعی بایرن قادر به انتقال سریع توپ و خلق موقعیت می باشد.
راهکار بایرن
در شرایط پرس شدید چلسی، این تیم سعی داشت با پرس هافبک هدف پاس ( به خصوص در شرایطی که بازیکن رو به دروازه خودی بود) وی را مجبور به پاس رو به عقب کند. اما در صورت نزدیک شدن هافبک به خط دفاعی و انتقال توپ به میانه میدان ساختار بایرن به صورت 523 در می امد (اضافه شدن تیاگو به خط دفاعی و بازی کردن مولر در میانه میدان در کنار کیمیچ). در صورت پیروزی بازیکن صاحب توپ در میانه میدان ساختار تیم به 514 تغییر پیدا میکرد، در این شرایط یکی از بازیکنان حاضر در خط دفاعی به صورت آزادانه به مرکز زمین حرکت میکرد و سیسیتم بازی تیم آلمانی به شکل 424 در می آمد.
در صورت وقوع این انتقال، خط دفاعی چلسی مجبور به عقب نشینی و نزدیک شدن به دوازه خودی می شد، درتصویر زیر می بینیم که متئو کواچیچ در بین سه بازیکن بایرن درمیانه میدان کار خاصی از پیش نمی برد (هرچند نمایشی قابل قبول در این بازی از خود نشان داد). در این صورت سیستم چلسی به صورت 514 می باشد که مشخصا جنگ میانه میدان را به بازیکنان بایرن واگذار می کنند.
برتری عددی مذکور در میانه میدان درشرایطی که دفاع بایرن به صورت سه نفره تشکیل می شد (با اضافه شدن دفاع های کناری به خط میانی زمین) نیز قابل مشاهده است. همانطور که در تصویر زیر می بینید، جورجینیو بازیکن چلسی با اشاره به خط دفاعی خودی ازعدم توانایی در مهاره بازیکنان میانی بایرن میگوید.
در این حالت با توجه به در درست داشتن ابتکار عمل در میانه زمین بازیکنان بایرن قادر بودند که با یک پاس دفاع حریف را جا گذاشته و توپ را در موقعیت مناسب به لواندوفسکی برسانند. همچنین درصورتی که هافبک عقب کشیده بایرن هافبک چلسی را مجبور به پرس خود می کرد امکان رساندن سریعتر توپ به لواندوفسکی فراهم میشد.
همانگونه که در صحنه گل دوم به وضوح مشخص است مونت درحال پرس نویر می باشد، خلا مونت را جورجینیو به اجبار در پرس تیاگو پر میکند و فضای کافی در میانه میدان برای همکاری گنبری و لواندوفسکی و در نتیجه به ثمر رسیدن گل دوم مهیا می شود.
در این صحنه با توجه به خلا جورجینو درمیانه میدان نویرتوپ را به میانه میدان ارسال می کند، به دلیل عقب کشیدن لواندوفسکی و گنبری خط دفاعی چلسی تا میانه میدان جلو کشیده، در نتیجه برتری هوایی لواندوفسکی بر آزپلیکوتا و زدن سر اول، توپ به گنبری رسیده و اون با بازی تکضرب در شرایط مناسب توپ را به لواندوفسکی می سپارد و به با سرعت بالای خود به عمق دفاع چلسی زده و با جا گذاشتن دفاع های جلو کشیده چلسی به راحتی گل دوم را بدون مزاحمت به ثمر میرساند.
در تصویر زیر که در نمای بازترگرفته شده جورجینیو را در حال پرس تیاگو در یک سوم دفاعی بایرن میبینیم، بازیکنی که با جلو کشیدن خود و پرس نه چندان منطقی فضا را در میانه میدان به مهاجم فرصت طلب و وینگر سریع و گلزن بایرن می سپارد.
چگونه بایرن شانس چلسی را برای ضد حمله محدود میکرد؟
بازی موثر بایرن در میانه میدان شامل حضوریک هافبک در پشت توپ می شد، در تصویر زیرمیبینیم که در هنگام دریافت توپ توسط کومن، کیمیچ در موقعیت مناسبی قراردارد، در صورتی که کومن قادر به رد کردن بازیکن چلسی نباشد و مجبور به پاس رو به عقب باشد کیمیچ در بهترین موقعیت ممکن جاگیری کرده است. حتی در صورت لو دادن توپ توسط کومن موقعیت کیمیچ به او کمک می کند که بدون درنگ خط اول پرس را در مقابل بازیکن صاحب توپ چلسی شکل داده و مانع شکل گیری ضد حمله سریع چلسی شود.
در تصویر زیر به خوبی می بینیم که در هنگام لو رفتن توپ حضور موثر کیمیچ و تیاگو در پشت توپ و اعمال فشار به بازیکن صاحب توپ و نزدیک ترین یار امکان ضد حمله سریع چلسی را به حداقل می رساند.
نتیجه گیری
با توجه به آنالیز صورت گرفته، همانطور که می دانید، بایرن مونیخ با حفظ فرم کنونی از شانس های اصلی قهرمانی در لیگ قهرمانان به شمار می آید. گزینه های محدود چلسی در خط حمله کاراین تیم را برای گل زدن به بایرن سخت تر از قبل می کرد، احتمالا حضور بازیکنی سریع تر و زهردارتر از ژیرو که میتوانست بواتنگ را در دوئل ها مغلوب کند شانس چلسی را در این بازی بالا می برد. همچنین چلسی برنامه خاصی برای مهار فول بک سریع بایرن، آلفونسو دیویس نداشت و گل سوم بایرن به خاطر غفلت از این بازیکن سریع شکل گرفت، چلسی با پرس موثرتر این بازیکن میتوانست بایرن را مجبور به بازی سازی از سمت راست دفاع خود به وسیله پاوارد کرده و شانس گلزنی این تیم را کاهش دهد. در نهایت نتیجه بازی اختلاف کیفی سطح دو تیم را به وضوح نشان می دهد.
بسیار عالی خیلی خوب کارشده